دلگیر که می شوی دوست دارم تمام جاده ها چالوس من باشند ! مسیرت را به گردنم بیندازند ... تا بی آنکه از کوله ات، قدم به قدم برایم نشانی بیفتد ادامه ات دهم من، رد پایت را از سر راه نیاورده ام ! که با پاشنه هر سیندرلایی پایکوبی کنم وقتی که چشم هایت نگهبان ِرشوه نگیر و خواب آلود ناشناخته هایت بود و پیش خدا انکار کردم داشتنت را تا به بهانه ی عدالت خنده هایت را به مساوات تقسیم نکند ....
من تو را با تمام بی کسی ام کشف کرده ام
تو را دزدیدم از تقدیر
نوشته شده در جمعه 92/6/8ساعت
4:57 عصر توسط در انتظارِ آفتاب نظرات ( ) |
Design By : Pichak |